هتل نمکي در بزرگترين صحراي نمک جهان


باشگاه خبرنگاران :هتل دسال پلایا بلانکادر صحرایی موسوم به سالار دی یویونی در نزدیکی مرز بولیوی با شیلی که بزرگترین و مرتفع‌ترین صحرای نمک جهان با هزاران پشته نمک است، قرار دارد. این تنها هتل در دنیاست که به طور کامل (از در و دیوار گرفته تا میز و صندلی)از نمک ساخته شده است. این هتل در نزیکی معدن نمک معروف اویانی در جنوب غرب بولیوی قرار دارد. پشت بام و بار و حتی کف این هتل نیز از نمک است.


این هتل در سال 1993 ساخته شد و از آن زمان به بعد پذیرای هزاران توریست بوده است. هتل دی سال پلایا دارای 15 اتاق، یک اتاق ناهار خوری، یک اتاق نشیمن و یک بار است.
در کشور بولیوی هتلی که تماماً از نمک ساخته شده است موجب شگفتی توریست‌ها و گردشگران خارجی شده است. مبل‌های هتل نیز از نمک ساخته شده‌اند. توریست‌هائی که در نمکی نبودن هتل شک دارند اقدام به لیسیدن دیوارهای هتل می‌کنند.در هتل نمکی بولیوی تمامی وسائل نیز فقط از مواد طبیعی ساخته شده‌اند و به هیچ وجه از مواد شیمیائی در ساخت آنها استفاده نشده است.






هزینه هر شب اقامت در این هتل برابر با ۱۳۶ دلار است.صحرای سالار دی یویونی سال‌ها مکانی دورافتاده و ناشناخته بود، ولی با هجوم گردشگران به این صحرا که از آن به عنوان بزرگ‌ترین و مرتفع‌ترین صحراهای نمک جهان نام برده می‌شود، به یکی از جاذبه‌های گردشگری کشور بولیوی تبدیل شده است. کشور بولیوی یکی از فقیرترین کشورهای منطقه آمریکای جنوبی بوده و با کشورهای برزیل، پاراگوئه، آرژانتین، شیلی و پرو همسایه بوده و پایتخت آن شهر لاپاس است.

اسالم به خلخال


بچه ها جاده ی اسالم به خلخال رو که اسمشو شنیدین؟


همونی که هی بسته میشه... 
یعنی تا یه ذره بارون میاد بسته میشه ... 
این جاده كه يكي از قشنگ ترين جاده هاي جنگليه ايران هست رو ميگيري و ميري ... 
يه جاده ي كوهستاني تو مايه هاي عباس آباد كلار دشت... 
نه .. شایدم قشنگ تر !
 
 


 

البته بعضي وقتا هم فقط مه داره و هيچي ديده نميشه 



حدود 20 كيلومتر كه رفتي 
ميرسي به يه جاده ي فرعي كه اولش تابلو زده 
نهالستان پيرسون ... 
برو اون تو
 

 

يه نيم ساعتي كه رفتي 
ديگه بايد ماشين رو بزاري يه كنار و بري تو جنگل 
( تنهايي يه نموره ترسناكه )
 

 

بعدش ميري بالا و بالا و بالا 
تا اينكه جنگل تموم بشه و 
برسي به مراتع
 

 

بازم ادامه بده و برو بالا و بالا و بالا 
تا اينكه بري تو ابرا 
و ديگه هيچي ديده نشه
 

 

همينجوري ادامه بده و برو 
و برو و برو و برو تا اينكه 
برسي اون بالا و اینجاست 
که میگی خداااااااااااااااااااااااااااااااااااا

 


 

و بعد يه نفس عميق ميكشي و ميگي: 

خدايادوست دارم

 

 

مسیر پیچ در پیچی که اسالم و خلخال را در دو استان اردبیل و گیلان به هم متصل میکند، یکی از زیباترین جاده های ایران است. دامنه های سرسبز و گله های سفید گوسفندی که در دوردستها حرکت میکنند؛ چشم انداز ییلاق و کلبه های چوبی روستاییان و مه ای که دره ها را سفیدپوش میکند و گاهی حتی تا روی جاده می آید و درختان بلند و انبوه که سایه شان جاده کوهستانی را گاهی تاریک میکند؛ اینها از تابلوهای زیبای این مسیر هستند. انگار واقعا در دنیای دیگری قدم گذاشته اید.


 

 

 

این برنامه میتونه به عنوان یه برنامه کوهنوردی،پیمایش مسیر،یا تور گردشگری اجرا بشه

به امید سفر

www.goligasht.blogfa.com 

صعود فنی ترانگو

گزارش ذیل مربوط به یکی از شاخصترین صعود های انجام گرفته بر روی برج بی نام ترانگو(۶۲۵۱ متر) است .

دو کوهنورد فنی و قدرتمند لهستانی و سوئیسی به نامهای وویتک کورتیکا((Wojciech Kurtyka,و ارهارد لرتان(Lortan Erhard)در سال ۱۹۸۸ موفق به گشایش مسیری جدید در رخ شرقی برج بی نام ترانگو شدند این اولین صعود دو نفره بر روی این برج بود که توسط این دو هیمالیا نورد جسور به انجام رسید. در ادامه گزارش این برنامه را که توسط وویتک کورتیکا نگاشته شده را مشاهده کنید:

رخ شرقی برج بی نام ترانگو ارتفاعی بیش از ۱۰۰۰ متر دارد. من و ارهارد لرتان از سوئیس از ۲۴ ژوئن تا ۱۴ جولای مسیری جدیدی را در این بخش بکر و دست نخورده دیواره گشودیم.

ارهارد لرتان

وویتک کورتیکا

این اولین صعود دو نفره بر روی این برج بود که شاید بتوان آنرا زیباترین ستون سنگی در تمام دنیا نامید.

مسیری با ۲۹ کارگاه بر روی دیواره ای باگرانیت طلائی کریستالی فوق العاده و زیبائی خیره کننده. مسیر از مرکز رخ شرقی در امتداد خط مشخصه ای که از کنجهایی بزرگ تشکیل شده به قله اصلی منتهی می شود , سقفهای سنگی و گاها” قارچ های برفی که بطور ناپایداری به سطح دیواره چسبیده اند در بالای این کنجها قرار دارد.

بخش بالائی مسیر سطح گرانیتی یکپارچه با پوشش طلائی رنگ است و ما با خوش شانسی تمام توانستیم شکافهای عالی بر روی آن بیابیم و با یک تراورس پاندوله به این شکافها برسیم.

بیشتر طولها را باید به روش مصنوئی و منحصرا” با استفاده از فرند و شفت بعنوان ابزار حمایت میانی صعود نمود. اما لازم به ذکر است با توجه به کیفیت سنگ این مسیر, برای صعودهای طبیعی در آینده بسیار جذاب به نظر می رسد. درجه سختی صعود مصنوعی گاها” بهA3 نیز می رسید . درجه سختی صعود طبیعی این مسیر نیز با توجه به ارتفاع بالای آن بیشتر می شود لذا من به راحتی می توانم درجه VI بر اساس درجه بندی UIAA را بدان بدهم.

ما ۱۴ روز خالص بر روی دیواره فعالیت نمودیم که شامل سه بخش می شد:

۸ روز از این زمان صرفا” به صعود اختصاص داشت . سه روز را صرف بارکشی بر روی دیواره نمودیم و سه روز نیز به بازگشت و انتقال بارها به پائین اختصاص یافت.

خیلی عاقلانه نیست که شما در منطقه قراقروم انتظار یک دوره طولانی هوای خوب را داشته باشید. بنا براین ما مجبور بودیم از یک تاکتیک نیمه آلپی برای صعود استفاده کنیم.

با توجه به اینکه تنها دو جای کمپ بر روی دیواره وجود داشت ما روزانه به سمت بالا پیشروی می کردیم و بعد از ثابت کردن طنابها جهت شب مانی به محل کمپ فرود می آمدیم. بنا براین در مواقع خرابی هوا مجبور نبودیم که به کمپ اصلی بازگردیم و بدین شکل مقدار زیادی در انرژی و زمان خود صرفه جوئی می کردیم.

در تاریخ۲۰ ژوئن کمپ اصلی را در ارتفاع ۴۰۰۰ متر یخچالDunge برپا کردیم. در ۲۴ ژوئن پس از یک پیمایش شبانه با کوله های بیش از ۳۵ کیلوگرم به کمپ اصلی برج بی نام در ارتفاع ۵۲۰۰ متر رسیدیم. در دو روز بعدی ۳۰۰ متر طناب را در بخشهای سنگی ابتدای مسیر و تا انتهای نوار برفی زیر بخش اصلی دیواره ثابت گذاری نمودیم و ۲۶ ژوئن هم به کمپ اصلی بازگشتیم.

طبق برنامه قرار بود که پس از این استراحت در کمپ اصلی در صورتی که شرائط هوا به ما اجازه دهد حمله نهائی خود را به سمت قله انجام دهیم که البته اینگونه نشد.

در دوم جولای حرکت خود را به سمت بالا آغاز کردیم با بارهای ۲۵ کیلوگرمی که هنوز به اندازه کافی سنگین بودند تا حدی که نزدیک بود در مسیر طنابهای ثابت ما را با مشکل مواجه کنند.

بعد از صعود مسیر طناب ثابت دوباره به نوار برفی رسیدیم ، جائیکه محل کمپ اول ما بود. طی سه روز بعد ما کنج های بزرگ را صعود کردیم . در تاریخ ۵ جولای در هوائی بورانی به پای هرم رسیدیم آن شب هوا بدتر هم شد و سطح دیواره نیز پوشیده از برف خیس شده و تجهیزات شب مانی ما هم کاملا” خیس شد.

صبح ششم جولای ما چاره ای جز بازگشت به کمپ اصلی نداشتیم درحالیکه ۳۰۰ متر بالای نوار برفی را ثابت گذاری کرده بودیم.

سومین و آخرین تلاش ما در ۹ جولای آغاز شد. در آن روز ما ۱۲۰۰ متر مسیر را صعود کردیم که ۶۰۰ متر آن را یومار زده و تا انتهای روز یک طول طناب بیشتر هم صعود کردیم و مهمترین بخش مسیر که برای ما ناشناخته بود نیز آشکار شد که این امر باعث شادی بسیار ما شد.

در بالای هرم ما یک تاقچه کوچک سنگی را یافتیم که با وجود شیب رو به پائین آن برای برقرای کمپ دوم ما جای مناسبی بود. در بالای هرم نیز شکاف فوق العاده ای را یافتیم . و مسیر ادامه یافت با صعود شکاف دوبله((double crack , سپس کنج مخفی و صفحه خیس(wet slab) و سر انجام تنوره قارچی(mushroom chimney) که آخری با قارچهای برفی مسدود شده بود اما این امر در خط الراس قله پدیدار شد . بعد از دو طول صعود مسیر یخی و یک طول ۲۵ متری صعود یک پله سنگی در ساعت ۳ بعد از ظهر ۱۳ جولای به قله رسیدیم.

در پله سنگی منتهی به قله ما وارد مسیر دیگری شدیم و تعدادی میخ قدیمی هم در آنجا یافتیم که احتمالا” مربوط به تیم سال ۱۹۸۷ بود.

آن شب ما تا کمپ ۲ فرود آمدیم.

از شب بعد هفته طوفانی آغاز شد با اینحال ما توانستیم بعد از جمع آوری سه بخش طناب ثابت در ساعات بعد از ظهر آنروز به پائین برج برسیم.

با مرور خاطرات روزهائی را که در برج بی نام گذراندیم می توانم این صعود دیواره ای فوق العاده تکنیکی را با صعودهای دو نفره ای که بر روی قلل بالای ۸۰۰۰ متری انجام شده مقایسه کنم. افرادی هستند که با این نظر من مخالفند اما باید بگویم که صعود ترانگو مستلزم مجموعه متنوعی از توانائی های فیزیکی و تکنیکی است و تاکتیک صعود در برج ترانگو بسیار پیچیده تر است چون اگرچه از لحاظ ارتفاع کمتر است اما از لحاظ صعود عمودی طولانی تر است و نیازمند تجهیزات بیشتری هم هست و حتی می توانم بگویم که صعود برج بی نام ترانگو حد اقل برای خود من به مراتب دشوارتر از صعود یک قله ۸۰۰۰ متری بود. ما دو نفر ۱۲۰ کیلوگرم غذا و تجهیزات را به کمپهای بالاتر حمل کردیم و هر کدام حدود۳۰۰۰ متر بر روی طناب ثابت یومار زدیم. ما همواره نگران آسیب دیدن طنابهایمان در اثر درگیری با لبه های تیز سنگهای گرانیت مسیر بودیم. گاهی اوقات تنها با نوک انگشتانمان از یک سقوط ناگهانی نجات یافتیم.


در تخت جمشید چه میگذرد؟؟؟؟؟؟؟/

 از زمان‌های دور که تخت جمشید، پایتخت ایران باستان بود تا به امروز که هیچ شباهتی به آن دوران ندارد، چرخ گردون دورهای زیادی به خود دیده است، ولی گویا، هنوز هم هدف وسیله را توجیه می‌کند؛ چه آن زمان که پرسپولیس را بنا کردند تا چه بسا زمزمه ستون‌های برافراشته‌اش گوش فلک را کر کند و سیل هدایای نوروزی را به آنجا بکشاند و چه اکنون که برای برپایی جشن نوروز در آنجا تلاش می‌شود؛ اما خبری از لایروبی جوی‌های نخستین شهر زهکشی شده جهان نمی‌شود تا شاید از گزند آب و باران حفظ شود! 

هرچند نام نوروز در آثار مکتوب هخامنشیان نیامده، وجود بنای تخت جشمید، بهترین بیان آیین‌های نوروزی یا جشن بهاری است؛ بنایی که برخی بر این باورند اندازه کوچک آن، نشان می‌دهد که نه می‌توانسته پایتخت این امپراتوری بزرگ باشد و نه محل اقامت همیشگی شاه و درباریان بلکه احتمالا پایتخت تشریفاتی و آیینی این سلسله به شمار می‌رفته و در آن جشن‌های نوروز و مهرگان را با شکوه هر چه بیشتر برگزار می‌کردند تا نمایندگان ملت‌های پیرو (بیشتر دنیای متمدن آن روز) در آن شرکت کنند؛ با‌شکوه‌ترین بنایی که تا آن روز روی زمین ساخته شده بود و شاید نماد بهشت آرمانی مردم کهن این سرزمین به شمار می‌آمد، تا جایی که برخی این جایگاه جشن نوروزی را «زادگاه نوروز» می‌خوانند.
به گزارش «تابناک»، نوروز یکی از رسوم کهن ایرانیان است که آغاز مشخصی برای پیدایش آن در دست نیست و تنها تا این اندازه درباره‌اش می‌دانیم که به پیش از تاریخ برمی‌گردد؛ آیین با شکوهی در آغاز بهار که همیشه در این خطه بزرگ داشته می‌شده و رد آن را در بسیاری نقوش تاریخی هم می‌توان یافت، به ویژه در تخت جمشید که برخی آن را زادگاه نوروز می‌نامند. 

این در حالی است که در سال‌های اخیر، اخبار خوشی از این اثر ملی و ثبت شده کشورمان در میراث جهانی یونسکو، به گوش نمی‌رسد و پس از بی‌مهری‌هایی که به مخالفت با هزینه‌های گزاف پهلوی دوم و آخر در برگزاری جشن نوروز، به این بنای باستانی روا شد، طی سال‌های گذشته هم اخباری چون آبگیری سد سیوند در چند ده کیلومتری تخت جمشید (که البته اثر آن بر این بنا ثابت نشده است)، تیراندازی به سمت بخش‌هایی از بنای به جای مانده از آن در یکی از سریا‌ل‌های تلویزیونی (که این هم گویا تکذیب شد) و آب گرفتگی بخش‌هایی از آن (که این یکی نه تکذیب شد و نه چاره‌جویی!)، همواره خاطر بسیاری از هموطنانمان را آزرده است. 

اکنون چند سالی است که اگر میزان بارندگی‌های منطقه از حد خاصی فرا‌تر برود، بسیاری از بخش‌های محوطه باستانی تخت جمشید با آب گرفتگی روبه‌رو می‌شود و تا هنگامی که این آب‌های سطحی تبخیر نشود، همچون آینه، تصویر وارونه این بنای بر جای مانده از رخدادهای گوناگون را در معرض دیدمان قرار می‌دهد و بیم ویرانی آن را گوشزد می‌کند؛ ویرانی ناشی از فرسایش، ترک خوردگی، رشد گلسنگ‌ها و دردهایی از این دست که متأسفانه تنها تدبیری (!) که مسئولان امر برایش اندیشیده‌اند، شن پاشی در روزهای بارانی است تا شاید راه بازدید گردشگران باز باشد و لابد سودی از این راه به آنان برسد.


اتفاقی که به گواه این تصاویر، در سال ۸۹ به اوج رسید و انتظار داشتیم تا پایان سال جاری مرتفع شود که گویا خبری نشده؛ حتی با وجودی که مدت‌هاست کارشناسان میراث فرهنگی اذعان دارند که احیای سیستم آب و فاضلاب تخت جمشید، یکی از اولویت‌های مهم ساماندهی وضعیت آن است که باید با یک برنامه‌ریزی درست و هر چه زودتر انجام شود.






تصاویری که اواخر سال ۸۹ در خبرگزاری مهر منتشر شد

این در حالی است که دو سال پیش و در زمان برگزاری نخستین جشن نوروز که به میزبانی کشورمان در جریان بود، رئیس‌جمهور تاجیکستان پیشنهاد برگزاری جشن نوروز سال بعد در تخت جمشید را داد که البته با مخالفت برخی از مقامات، این پیشنهاد به نوعی به انجام نرسید و مسئولان مجبور شدند (!) جشن را با تخت جمشیدی برگزار کنند که در تهران ساخته و پرداخته شده بود، تا جایی که هنوز هم تصاویر ماکت‌های غول‌آسای ساخته شده تخت جمشید برای دومین جشن جهانی نوروز سال ۹۰، در ایمیل‌ها دست به دست می‌شود؛ آن هم در شرایطی که چندی پیش، باز هم تصاویری از آب گرفتگی دیار فراموش نوروز، روی خروجی خبرگزاری‌ها قرار گرفت تا شاید به یادمان بیاورد که پز نوروز دوستی، چیزی نیست، جز یک تفکر مبتنی بر منیت برخی که ممکن است هر میل دیگری را در خود نهفته باشد، ولی قطعا ناشی از دلسوزی برای نگهداشت این میراث کهن نخواهد بود!









از انتشار این تصاویر در خبرگزاری ایسنا، چند روزی بیشتر نمی‌گذرد

اصفهان رتبه اول ورود گردشگر

اصفهان رتبه اول ورود گردشگر را از آغاز تعطیلات نوروزی تا کنون کسب کرد.

به گزارش واحد مرکزی خبر،‌ رئیس ستاد تسهیلات سفرهای کشورامروز در جلسه ستاد تسهیلات سفرهای استان اصفهان گفت :استان‌های قم و مازندران هم به ترتیب رتبه دوم وسوم را به خود اختصاص دادند.

آقای جهانیان افزود : میزان مسافران ورودی به استان‌های مختلف نسبت به پارسال 5/55 درصد و بازدید از جاذبه های گردشگری 106 درصدرشد داشته است.

وی با اشاره به اینکه 3 میلیون و235 هزار نفر در کشور دارای سفر کارت هستند گفت: دارندگان سفر کارت‌ها در ایام نوروز از خدمات هزار و500 مرکز پذیرایی واقامتی بهره مند می شوند .

وی توسعه صنعت گردشگری بویژه درآمد صنعت توریسم وورود گردشگر به کشور را از اهداف سال حمایت از تولید ملی، کار و سرمایه ایرانی دانست گفت: مسئولان امسال برای سفر 7 میلیون و500 نفر در ایام نوروز تسهیلات فراهم کرده‌اند.

رمت آثار تاریخی فریدونشهر

مسؤول پایگاه حفاظتی میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری شهرستان فریدونشهر از ثبت ملی کلیسای مرسس این شهرستان در آينده نزديك خبر داد.
 
جواد فرهادی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) درفریدونشهر، اظهار کرد: در حال حاضر مرمت کلیسای حضرت مریم به اتمام رسيده و کلیساهای سورپ نس و هوانيس نيز در دست مرمت است.
 
فرهادي افزود: آثار تاريحي شهرستان فریدونشهر شامل تپه‌هاي تاريخي كه با تحقيق و پژوهش قدمت و ارزش تاريخي برخي از اين آثار به هزاره اوليه  ميلاد مي‌رسد و همچنين نظرگاه‌ها و قبرستان‌هاي قديمي است.
 
مسؤول پایگاه حفاظتی میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری شهرستان فریدوشهر اضافه کرد: نظرگاه‌هاي بولاغ روستاي سيبك، چشمه بابا احمد روستاي سرداب، نظرگاه پيرعلي و چشمه انجيل روستاي سروشجان زادگاه ارامنه اين روستا از ديگر آثار تاريخي و قديمي  شهرستان  است.
 
 فرهادی افزود: آبشار گوهر دره در دهستان پشتكوه در فاصله 25 كيلومتري فريدونشهر، رودخانه و نظرگاه شاهزاده منصوردر روستاي و هرگان، قلعه خواجه اميرقلي تاج ميري در روستاي اسلام‌آباد، امامزاده سيد محمد و غار چهل‌خانه در روستاي مكدين، آبشار دورك و مناطق گردشگري در روستاي ديزي كوه اين شهرستان از ديگر آثار تاريخي، گردشگري و توريست پذير است.
 
 وی  خاطرنشان كرد: پيست اسكي، سراب بابا احمد، آبشار طبيعي پونه‌زار، سراب ابلت در محله وحدت آباد و پارك سراب فريدونشهر از ديگر مكان‌هاي گردشگري است كه سالانه پذيراي صدها مسافر و توريست است.


نوروز 91



پاینده باد ایران نوروزتان فرخنده (به امید سفر)