گاشربروم3

گاشربروم 3 ، یکی از مرتفع ترین قلل جهان که اول بار توسط یک زن صعود شد!

 

 

گرچه واندا روتکیویکز با صعود قله نوشاق به ارتفاع 7500 متر رکورد صعود به این قله را شکسته بود ، اما باز هم مشتاق بود که به بازی 8000 متری ها بپیوندد. بدنبال فله ای مناسب می گشت که ارزش صعود داشته باشد و کاملا برروی پاکستان متمرکز شده بود. جایی که بلندترین قله های صعود نشده جهان تا آن زمان قدبرافراشته بودند: گاشربروم 3. گاشربروم 3، با خجالت از قلل 8000 متری ، مرتفع و عمیق ، در ارتفاع 7952 متری در دل رشته کوه قراقروم پاکستان قرار گرفته است و واندا بدنبال فتح چنین قله ای بود. گاشربروم 3 ، در کنار گاشربروم 1 و 2، هر دو در خور قله های 8000 متری ، هستند. تمام گاشربروم ها در سایه K2   نشسته اند که مانند برجی چند مایلی بالاتر از یخچال روی آنها قرار گرفته است.

واندا گروه 10 نفره ای از زنان دور هم جمع کرد که همگی از کوهنوردان برجسته آن زمان بودند، هالینا کروگر، آنا اوکوپیتسکا، ایوا پنکیویکس، آنا زروینسکا،و آلیسون چادویک اونیزکیویکز. این تیم را تیم اکپدیشن زنان لهستانی قراقروم نامیدند که به تیمی از 7 مرد لهستانی به رهبری شوهر آلیسون ، جانوز اونیزکیویکز پیوستند. تعیین شد که هر تیم زنان ومردان، با طناب مستقل صعود خواهند کرد و بدین وسیله زنان قادر خواهند بود که ادعا کنند " صعودی کاملا زنانه و بدون حمایت مردان " داشته اند. این تمایز برای واندا اهمیت زیادی داشت.

 " هنگام صعود با زنان احساس قدرت می کنم چون هنگام صعود با مردان که همیشه انتظار رهبری و انتخاب مسیر را از آن خود می دانند، تمام حس وظیفه شناسی ام را از دست می دهم. برای من صعود تنها رسیدن به قله نیست بلکه برای من چگونه رسیدن مهم است. من احساس نمی کنم که مسیری از آن من است مگر اینکه خودم بر ترسهایم غلبه کرده و ریسکهای خودم را کرده باشم. احساس نگرانی از تصمیم گیری همگی از لازمه های صعود هستند... نمی توانیم امیدوار باشیم که کوهنوردان خوب را از آنهایی که خیلی خوب نیستند بدون توجه به جنس تمیز داده ایم مگر اینکه حضوری مصمم، خودکفا و مستقل از زنان کوهنورد را در کوهستان دیده باشیم. پس فقط آن زمان رقابت، رقابتی عادلانه خواهد بود. من ذاتا یک رقابت کننده هستم، اما حقوق مساوی می خواهم. " واندا حتی پافشاری می کند که " اکسپدیشن زنان برجسته زمانی به اهدافش خواهد رسید که بدون کمک باربرهای مرد باشد. اکسپدیشن مردان و زنان باهم واضحا اکسپدیشن زنان به طور صرف نخواهد بود."

 اینکه آیا صعود همراه با مردان باشد یا سبک رهبری مصمم واندا ، در تیم او بحث و جدالهایی را بوجود آورد. سالها بعد آلیسون چادویک اونیزکیویکز احساس ناراحتی اش را درباره رویکرد خشک واندا در رهبری تیمش ، با آرلن بلام در میان گذاشت.

 بلام گفت: " من فکر می کنم او و آلیسون نظرات متضاد خودشان را داشتند. زمان ، زمانی بود که انتظار نمی رفت زنان تاثیرگذار باشند و واندا فردی کاملا تاثیرگذار بود. تجربه من در ارتباط با افراد کشورهای بلوک شرق نشان داده است که انجام چنین کارهایی مستلزم این است که فرد کمی قویتر از نفر بعدی اش باشد که من مطمئنم واندا اینگونه بود. بسیار راسخ. او آنقدر بر روی اهدافش متمرکز بود که حتی آنقدر توجهی می کرد که چه کسی در مسیر است. و البته این رویه در بین مردان کوهنورد هم غیر معمول نبود اما من فکر می کنم زمانیکه زنان چنین رفتارهایی دارند توجهات نامطلوبتر بیشتری جلب می شود تا زمانیکه مردان چنین رفتارهایی دارند.

 زمانیکه واندا تیم صعود را انتخاب کرد ، برنامه را چید و یا هنگامیکه تعیین کرد چه غذایی باید استفاده شود هیچ کس حق سوال یا اظهارنظر نداشت.  در صعود قله لنین از اینکه در تصمیم گیری ها کنار گذاشته شده بود آزرده خاطر بود و این بار داشت تلافی می کرد. از طرف دیگر واندا به نظر ناراحت می رسید که شدت تنش بالا گرفته است و تمام احزاب بر علیه او هستند و او هم بر علیه تمام آنها. اما او از تنش چشم پوشی کرد و تمرکزش را بجای اینکه روی رهبری با قدرت بی حدو حصر بگذارد بر روی کوه به عنوان مساله اصلی گذاشت. او با سرسختی بسیار سرکش عمل می کرد. " من تصمیم گرفته ام که سرسخت باشم اگر مردم مرا دوست ندارند اصلا اهمیتی ندارد." اما در واقع اهمیت دارد. بدلیل اینکه کوهنوردی ذاتا ورزشی است که با اعتماد و قرار دادن جانت در دستان همنوردان دیگرت انجام می گیرد. واندا به نظر می رسید که در برابر توضیح اینکه چرا همنوردانش بر علیه او برخاسته اند، عاجز است.

 " مطمئنا من اینگونه فکر می کردم که ما تمام نیازهای فردی ، احساسات شخصی و ناسازگاریهای شخصی مان را بخاطر هدف بزرگتر و خارق العاده مان در درجه دوم اهمیت قرار خواهیم داد. اما تناقضات آزار دهنده ای در من ایجاد شد، در من بعنوان رهبر تیم و در بقیه گروه که راهکارهای مرا غیرقابل قبول می یافتند. "

قابل قبول یا نه تیم واندا بر بحث و گفتمان در میان خود غلبه کرد و اولین تیمی شد که گاشریروم 3 را صعود کرد. زمانیکه آلیسون چادویک اونیزکیویکز آخرین قدمها را تا قله در سال 1975 بر می داشت که به سرعت با جانوز، واندا و کریستوف زیتویکس همراه شد، گاشربروم 3 بلندترین قله ای بود که در آن زمان برای اول بار توسط یک زن صعود می شد. همزمان ، روی گاشربروم 2 نیز،  دوستان  واندا ، هالینا کروگر و آنا اوکوپینسکا اولین زنانی بودند که یک قله 8000 متری را روی طناب مستقل زنانه و بدون اکسیژن صعود می کردند. ( زمانیکه فقط دو قله 8000 متری توسط زنان صعود شده بود، ماناسلو در سال 1974 و اورست در سال 1975 و هر دو هم با استفاده از اکسیژن. ) جرو بحث و بددهنی به کنار، به طور گسترده ، اکسپدیشن وندا هر طور که بخواهد ارزیابی شود اکسپدیشنی  بسیار مو فق بود و این کاربرای یک زن از جامعه لهستان کار آسانی نبود.

بنابر آنچه مسنر می گفت: " دولت لهستان به افراد خاصی مثل جرزی کوکوشکا بسیار کمک می کرد . بدلیل اینکه آنها علاقمند به سرمایه گذاری بر روی قویترین کوهنوردان در جهان بودند. بنابراین به او کمک مالی و کمک در امکانات دیگر می شد. اما کسی به واندا چنین کمکی نکرد. " پس مسنر کاملا مطمئن بود که واندا خودش مسئولیت تمام هزینه های اکسپدیشن را عهده دار بوده است.

منبع: SAVAGE SUMMIT

نویسنده: JENNIFER JORDAN

مترجم: غزال حشمت منش

چه باید گفت؟ چه باید کرد؟/؟/؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

زنده باد درخت

هتل نمکي در بزرگترين صحراي نمک جهان


باشگاه خبرنگاران :هتل دسال پلایا بلانکادر صحرایی موسوم به سالار دی یویونی در نزدیکی مرز بولیوی با شیلی که بزرگترین و مرتفع‌ترین صحرای نمک جهان با هزاران پشته نمک است، قرار دارد. این تنها هتل در دنیاست که به طور کامل (از در و دیوار گرفته تا میز و صندلی)از نمک ساخته شده است. این هتل در نزیکی معدن نمک معروف اویانی در جنوب غرب بولیوی قرار دارد. پشت بام و بار و حتی کف این هتل نیز از نمک است.


این هتل در سال 1993 ساخته شد و از آن زمان به بعد پذیرای هزاران توریست بوده است. هتل دی سال پلایا دارای 15 اتاق، یک اتاق ناهار خوری، یک اتاق نشیمن و یک بار است.
در کشور بولیوی هتلی که تماماً از نمک ساخته شده است موجب شگفتی توریست‌ها و گردشگران خارجی شده است. مبل‌های هتل نیز از نمک ساخته شده‌اند. توریست‌هائی که در نمکی نبودن هتل شک دارند اقدام به لیسیدن دیوارهای هتل می‌کنند.در هتل نمکی بولیوی تمامی وسائل نیز فقط از مواد طبیعی ساخته شده‌اند و به هیچ وجه از مواد شیمیائی در ساخت آنها استفاده نشده است.






هزینه هر شب اقامت در این هتل برابر با ۱۳۶ دلار است.صحرای سالار دی یویونی سال‌ها مکانی دورافتاده و ناشناخته بود، ولی با هجوم گردشگران به این صحرا که از آن به عنوان بزرگ‌ترین و مرتفع‌ترین صحراهای نمک جهان نام برده می‌شود، به یکی از جاذبه‌های گردشگری کشور بولیوی تبدیل شده است. کشور بولیوی یکی از فقیرترین کشورهای منطقه آمریکای جنوبی بوده و با کشورهای برزیل، پاراگوئه، آرژانتین، شیلی و پرو همسایه بوده و پایتخت آن شهر لاپاس است.

اسالم به خلخال


بچه ها جاده ی اسالم به خلخال رو که اسمشو شنیدین؟


همونی که هی بسته میشه... 
یعنی تا یه ذره بارون میاد بسته میشه ... 
این جاده كه يكي از قشنگ ترين جاده هاي جنگليه ايران هست رو ميگيري و ميري ... 
يه جاده ي كوهستاني تو مايه هاي عباس آباد كلار دشت... 
نه .. شایدم قشنگ تر !
 
 


 

البته بعضي وقتا هم فقط مه داره و هيچي ديده نميشه 



حدود 20 كيلومتر كه رفتي 
ميرسي به يه جاده ي فرعي كه اولش تابلو زده 
نهالستان پيرسون ... 
برو اون تو
 

 

يه نيم ساعتي كه رفتي 
ديگه بايد ماشين رو بزاري يه كنار و بري تو جنگل 
( تنهايي يه نموره ترسناكه )
 

 

بعدش ميري بالا و بالا و بالا 
تا اينكه جنگل تموم بشه و 
برسي به مراتع
 

 

بازم ادامه بده و برو بالا و بالا و بالا 
تا اينكه بري تو ابرا 
و ديگه هيچي ديده نشه
 

 

همينجوري ادامه بده و برو 
و برو و برو و برو تا اينكه 
برسي اون بالا و اینجاست 
که میگی خداااااااااااااااااااااااااااااااااااا

 


 

و بعد يه نفس عميق ميكشي و ميگي: 

خدايادوست دارم

 

 

مسیر پیچ در پیچی که اسالم و خلخال را در دو استان اردبیل و گیلان به هم متصل میکند، یکی از زیباترین جاده های ایران است. دامنه های سرسبز و گله های سفید گوسفندی که در دوردستها حرکت میکنند؛ چشم انداز ییلاق و کلبه های چوبی روستاییان و مه ای که دره ها را سفیدپوش میکند و گاهی حتی تا روی جاده می آید و درختان بلند و انبوه که سایه شان جاده کوهستانی را گاهی تاریک میکند؛ اینها از تابلوهای زیبای این مسیر هستند. انگار واقعا در دنیای دیگری قدم گذاشته اید.


 

 

 

این برنامه میتونه به عنوان یه برنامه کوهنوردی،پیمایش مسیر،یا تور گردشگری اجرا بشه

به امید سفر

www.goligasht.blogfa.com 

صعود فنی ترانگو

گزارش ذیل مربوط به یکی از شاخصترین صعود های انجام گرفته بر روی برج بی نام ترانگو(۶۲۵۱ متر) است .

دو کوهنورد فنی و قدرتمند لهستانی و سوئیسی به نامهای وویتک کورتیکا((Wojciech Kurtyka,و ارهارد لرتان(Lortan Erhard)در سال ۱۹۸۸ موفق به گشایش مسیری جدید در رخ شرقی برج بی نام ترانگو شدند این اولین صعود دو نفره بر روی این برج بود که توسط این دو هیمالیا نورد جسور به انجام رسید. در ادامه گزارش این برنامه را که توسط وویتک کورتیکا نگاشته شده را مشاهده کنید:

رخ شرقی برج بی نام ترانگو ارتفاعی بیش از ۱۰۰۰ متر دارد. من و ارهارد لرتان از سوئیس از ۲۴ ژوئن تا ۱۴ جولای مسیری جدیدی را در این بخش بکر و دست نخورده دیواره گشودیم.

ارهارد لرتان

وویتک کورتیکا

این اولین صعود دو نفره بر روی این برج بود که شاید بتوان آنرا زیباترین ستون سنگی در تمام دنیا نامید.

مسیری با ۲۹ کارگاه بر روی دیواره ای باگرانیت طلائی کریستالی فوق العاده و زیبائی خیره کننده. مسیر از مرکز رخ شرقی در امتداد خط مشخصه ای که از کنجهایی بزرگ تشکیل شده به قله اصلی منتهی می شود , سقفهای سنگی و گاها” قارچ های برفی که بطور ناپایداری به سطح دیواره چسبیده اند در بالای این کنجها قرار دارد.

بخش بالائی مسیر سطح گرانیتی یکپارچه با پوشش طلائی رنگ است و ما با خوش شانسی تمام توانستیم شکافهای عالی بر روی آن بیابیم و با یک تراورس پاندوله به این شکافها برسیم.

بیشتر طولها را باید به روش مصنوئی و منحصرا” با استفاده از فرند و شفت بعنوان ابزار حمایت میانی صعود نمود. اما لازم به ذکر است با توجه به کیفیت سنگ این مسیر, برای صعودهای طبیعی در آینده بسیار جذاب به نظر می رسد. درجه سختی صعود مصنوعی گاها” بهA3 نیز می رسید . درجه سختی صعود طبیعی این مسیر نیز با توجه به ارتفاع بالای آن بیشتر می شود لذا من به راحتی می توانم درجه VI بر اساس درجه بندی UIAA را بدان بدهم.

ما ۱۴ روز خالص بر روی دیواره فعالیت نمودیم که شامل سه بخش می شد:

۸ روز از این زمان صرفا” به صعود اختصاص داشت . سه روز را صرف بارکشی بر روی دیواره نمودیم و سه روز نیز به بازگشت و انتقال بارها به پائین اختصاص یافت.

خیلی عاقلانه نیست که شما در منطقه قراقروم انتظار یک دوره طولانی هوای خوب را داشته باشید. بنا براین ما مجبور بودیم از یک تاکتیک نیمه آلپی برای صعود استفاده کنیم.

با توجه به اینکه تنها دو جای کمپ بر روی دیواره وجود داشت ما روزانه به سمت بالا پیشروی می کردیم و بعد از ثابت کردن طنابها جهت شب مانی به محل کمپ فرود می آمدیم. بنا براین در مواقع خرابی هوا مجبور نبودیم که به کمپ اصلی بازگردیم و بدین شکل مقدار زیادی در انرژی و زمان خود صرفه جوئی می کردیم.

در تاریخ۲۰ ژوئن کمپ اصلی را در ارتفاع ۴۰۰۰ متر یخچالDunge برپا کردیم. در ۲۴ ژوئن پس از یک پیمایش شبانه با کوله های بیش از ۳۵ کیلوگرم به کمپ اصلی برج بی نام در ارتفاع ۵۲۰۰ متر رسیدیم. در دو روز بعدی ۳۰۰ متر طناب را در بخشهای سنگی ابتدای مسیر و تا انتهای نوار برفی زیر بخش اصلی دیواره ثابت گذاری نمودیم و ۲۶ ژوئن هم به کمپ اصلی بازگشتیم.

طبق برنامه قرار بود که پس از این استراحت در کمپ اصلی در صورتی که شرائط هوا به ما اجازه دهد حمله نهائی خود را به سمت قله انجام دهیم که البته اینگونه نشد.

در دوم جولای حرکت خود را به سمت بالا آغاز کردیم با بارهای ۲۵ کیلوگرمی که هنوز به اندازه کافی سنگین بودند تا حدی که نزدیک بود در مسیر طنابهای ثابت ما را با مشکل مواجه کنند.

بعد از صعود مسیر طناب ثابت دوباره به نوار برفی رسیدیم ، جائیکه محل کمپ اول ما بود. طی سه روز بعد ما کنج های بزرگ را صعود کردیم . در تاریخ ۵ جولای در هوائی بورانی به پای هرم رسیدیم آن شب هوا بدتر هم شد و سطح دیواره نیز پوشیده از برف خیس شده و تجهیزات شب مانی ما هم کاملا” خیس شد.

صبح ششم جولای ما چاره ای جز بازگشت به کمپ اصلی نداشتیم درحالیکه ۳۰۰ متر بالای نوار برفی را ثابت گذاری کرده بودیم.

سومین و آخرین تلاش ما در ۹ جولای آغاز شد. در آن روز ما ۱۲۰۰ متر مسیر را صعود کردیم که ۶۰۰ متر آن را یومار زده و تا انتهای روز یک طول طناب بیشتر هم صعود کردیم و مهمترین بخش مسیر که برای ما ناشناخته بود نیز آشکار شد که این امر باعث شادی بسیار ما شد.

در بالای هرم ما یک تاقچه کوچک سنگی را یافتیم که با وجود شیب رو به پائین آن برای برقرای کمپ دوم ما جای مناسبی بود. در بالای هرم نیز شکاف فوق العاده ای را یافتیم . و مسیر ادامه یافت با صعود شکاف دوبله((double crack , سپس کنج مخفی و صفحه خیس(wet slab) و سر انجام تنوره قارچی(mushroom chimney) که آخری با قارچهای برفی مسدود شده بود اما این امر در خط الراس قله پدیدار شد . بعد از دو طول صعود مسیر یخی و یک طول ۲۵ متری صعود یک پله سنگی در ساعت ۳ بعد از ظهر ۱۳ جولای به قله رسیدیم.

در پله سنگی منتهی به قله ما وارد مسیر دیگری شدیم و تعدادی میخ قدیمی هم در آنجا یافتیم که احتمالا” مربوط به تیم سال ۱۹۸۷ بود.

آن شب ما تا کمپ ۲ فرود آمدیم.

از شب بعد هفته طوفانی آغاز شد با اینحال ما توانستیم بعد از جمع آوری سه بخش طناب ثابت در ساعات بعد از ظهر آنروز به پائین برج برسیم.

با مرور خاطرات روزهائی را که در برج بی نام گذراندیم می توانم این صعود دیواره ای فوق العاده تکنیکی را با صعودهای دو نفره ای که بر روی قلل بالای ۸۰۰۰ متری انجام شده مقایسه کنم. افرادی هستند که با این نظر من مخالفند اما باید بگویم که صعود ترانگو مستلزم مجموعه متنوعی از توانائی های فیزیکی و تکنیکی است و تاکتیک صعود در برج ترانگو بسیار پیچیده تر است چون اگرچه از لحاظ ارتفاع کمتر است اما از لحاظ صعود عمودی طولانی تر است و نیازمند تجهیزات بیشتری هم هست و حتی می توانم بگویم که صعود برج بی نام ترانگو حد اقل برای خود من به مراتب دشوارتر از صعود یک قله ۸۰۰۰ متری بود. ما دو نفر ۱۲۰ کیلوگرم غذا و تجهیزات را به کمپهای بالاتر حمل کردیم و هر کدام حدود۳۰۰۰ متر بر روی طناب ثابت یومار زدیم. ما همواره نگران آسیب دیدن طنابهایمان در اثر درگیری با لبه های تیز سنگهای گرانیت مسیر بودیم. گاهی اوقات تنها با نوک انگشتانمان از یک سقوط ناگهانی نجات یافتیم.


رمت آثار تاریخی فریدونشهر

مسؤول پایگاه حفاظتی میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری شهرستان فریدونشهر از ثبت ملی کلیسای مرسس این شهرستان در آينده نزديك خبر داد.
 
جواد فرهادی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) درفریدونشهر، اظهار کرد: در حال حاضر مرمت کلیسای حضرت مریم به اتمام رسيده و کلیساهای سورپ نس و هوانيس نيز در دست مرمت است.
 
فرهادي افزود: آثار تاريحي شهرستان فریدونشهر شامل تپه‌هاي تاريخي كه با تحقيق و پژوهش قدمت و ارزش تاريخي برخي از اين آثار به هزاره اوليه  ميلاد مي‌رسد و همچنين نظرگاه‌ها و قبرستان‌هاي قديمي است.
 
مسؤول پایگاه حفاظتی میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری شهرستان فریدوشهر اضافه کرد: نظرگاه‌هاي بولاغ روستاي سيبك، چشمه بابا احمد روستاي سرداب، نظرگاه پيرعلي و چشمه انجيل روستاي سروشجان زادگاه ارامنه اين روستا از ديگر آثار تاريخي و قديمي  شهرستان  است.
 
 فرهادی افزود: آبشار گوهر دره در دهستان پشتكوه در فاصله 25 كيلومتري فريدونشهر، رودخانه و نظرگاه شاهزاده منصوردر روستاي و هرگان، قلعه خواجه اميرقلي تاج ميري در روستاي اسلام‌آباد، امامزاده سيد محمد و غار چهل‌خانه در روستاي مكدين، آبشار دورك و مناطق گردشگري در روستاي ديزي كوه اين شهرستان از ديگر آثار تاريخي، گردشگري و توريست پذير است.
 
 وی  خاطرنشان كرد: پيست اسكي، سراب بابا احمد، آبشار طبيعي پونه‌زار، سراب ابلت در محله وحدت آباد و پارك سراب فريدونشهر از ديگر مكان‌هاي گردشگري است كه سالانه پذيراي صدها مسافر و توريست است.


نوروز 91



پاینده باد ایران نوروزتان فرخنده (به امید سفر)